مدل ۷S مکنزی و اهمیت آن در موفقیت سازمان
مدل ۷S مکنزی و اهمیت آن در موفقیت سازمان
بیش از ۴ دهه از ارائه مدل هفت S مکنزی توسط مشاوران شرکت McKinsey تام پیترز، رابرت واترمن و جولین فیلیپس با کمک ریچارد پاسکال و آنتونی جی آتوس میگذرد. این مدل که در اواخر دهه ۱۹۷۰ معرفی شد نقطهی عطفی در تفکر و مدیریت کسب و کار به وجود آورد.
پیش از آن تمرکز مدیران تنها بر اهمیت ساختار در یک شرکت یا سازمان بود برای مثال اینکه چه کسی چه کاری را انجام میدهد، به چه کسی گزارش کار خود را تحویل میدهد و … . اما با گسترش و رشد هر چه بیشتر سازمانها چه از لحاظ تعداد کارکنان و چه از لحاظ پیچیدگی امور، آنچه اهمیت پیدا میکرد هماهنگی بود. مدل هفت S مکنزی در همین راستا به بررسی نقش حیاتی هماهنگی به جای ساختار در سازمانها میپردازد که ما در این مقاله قرار است به طور کامل به آن بپردازیم.
مدل هفت S مکنزی، در واقع یک ابزاری جهت برنامه ریزی استراتژیک است که به سازمان ها در جهت رسیدن به اهدافشان کمک می کند. قبل از معرفی این مدل مسائل شرکت پیرامون مسائلی از قبیل مسئولیت افراد، به چه کسی گزارش داده شود و چه تعداد لایحههای مدیریتی میبایست مدنظر قرار بگیرد، تصمیم گیری انجام می شد. مشکل این روش قدیمی این بود که همزمان با رشد شرکت تمامی چالش های آن نیز همزمان برزگ و بزرگتر می شد. با معرفی شدن این روش در سال ۱۹۷۰ بسیاری از پیچیدگی ها جهت تسهیل شرایط اجرای استراتژی جدید و درک نقاط ضعف و کاستیهای یک سازمان کاهش یافت.
انواع ۷s مکنزی راهکاری:
بررسی مدل ۷S مکنزی و اهمیت آن در موفقیت سازمان که این روش راهکاری برای آنالیز و بررسی عملکرد سازمانی است. این مدل از ۷ المان تشکیل شده که شامل موارد زیر است:
- استراتژی (Strategy)
- ساختار (Structure)
- سیستم (System)
- ارزشهای مشترک (Shared value)
- سبک (Style)
- کارکنان (Staff)
- مهارتها (Skills)
هر یک از ۷S مکنزی چه میگوید:
عناصر هفت S مکنزی به صورت زیر تعریف میشوند:
- استراتژی (Strategy): همسو بودن منابع و قابلیتهای یک سازمان است که کمک میکند تا در بازار موفق شوید. استراتژی برنامهای است که توسط سازمان برای دستیابی به مزیت رقابتی و موفقیت در بازار رقابتی طراحی میشود. اما استراتژی منسجم در مدل هفت S مکنزی به جه معنا است؟
به طور کلی یک استراتژی خوب استراتژیای است که واضح و بلند مدت باشد و برای دستیابی به مزیت رقابتی مفید واقع شود. علاوه بر این، استراتژی باید از طریق چشمانداز، هدف و ارزشهای درست تقویت شود. البته بدون در نظر گرفتن دیگر عناصر تشخیص اینکه چنین استراتژی خوب است یا خیر کار دشواری است.
پس نکته کلیدی در مدل ۷S این نیست که بهترین استراتژی، ساختار، سیستم یا … را بیابیم، نکته این است که ببینیم هر یک از این عناصر با دیگری مطابقت و هماهنگی و همسویی دارد یا خیر. برای مثال استراتژی کوتاه مدت معمولاً انتخاب ضعیفی برای یک شرکت است اما اگر همین استراتژی با ۶ عنصر دیگر همسو باشد، میتوان انتظار نتایج خوبی از آن داشت.
در ادامه:
- ساختار (Structure): ساختار به معنی چگونگی سازمان یافتن یک شرکت یا سازمان است. در این بخش به بررسی نقشها، مسئولیتها و ارتباطات در یک سازمان میپردازیم. ساختار نحوهی سازماندهی بخشها و واحدهای یک شرکت را نشان میدهد و به ما میگوید که چه کسی باید به چه کسی پاسخگو باشد. به عبارتی دیگر ساختار همان چارت سازمانی یک شرکت است.
سیستم (System):
زیرساختهای فنی و تجاری که کارکنان به صورت روزانه از آن برای دستیابی به اهداف خود بهره میبرند. سیستم فرآیندها و رویههای یک شرکت است که فعالیتهای روزانه سازمان و چگونگی و روند تصمیمگیری را در سازمان مشخص میکند. سیستم حوزهای از شرکت است که چگونگی انجام کارها را تعیین میکند و تمرکز اصلی مدیران در طول تغییرات باید بر روی این موضوع باشد.
ارزش های مشترک (Shared values):
مجموعهای از ویژگیها و رفتارها که جزء قواعد سازمانی است. این مورد شامل مأموریت و چشمانداز سازمان هم میشود. ارزش های مشترک هسته اصلی مدل McKinsey 7S هستند. این ارزشها هنجارها و استانداردهایی هستند که رفتار کارکنان و عملکرد شرکت را هدایت میکنند و در نتیجه ارزشهای مشترک پایه و اساس هر سازمانی هستند.
سبک و شیوه (Style):
به بررسی ویژگیهای رفتاری و فرهنگ تعامل در سازمان میپردازد. سبک نشان دهنده نحوه مدیریت شرکت توسط مدیران سطح بالا، نحوه تعامل آنها، ارزشهای نمادین آنها و اقداماتی است که انجام میدهند.
کارکنان (Staff):
این مورد مربوط به مدیریت استعدادها و برنامهی کارکنان است. عنصر کارکنان مربوط به این است که شرکت یا سازمان به چه کارکنانی و چه تعدادی کارمند نیاز دارد و این کارکنان چگونه باید استخدام شده و تشویق شوند و چه زمانی پاداش بگیرند.
مهارت ها (Skills):
توانایی انجام کار سازمانی که در عملکرد سازمان مؤثر است. مهارتها تواناییهایی هستند که کارکنان شرکت به بهترین شکل آنها را انجام میدهند. سؤالی که اغلب در طول تغییرات سازمانی مطرح میشود این است که شرکت به چه مهارتهایی نیاز دارد تا استراتژی و ساختار جدید خود را تقویت کند.
بررسی چک لیست ۷S مکنزی در سازمان:
حال که با مفهوم کلی هر یک از این عناصر آشنا شدیم، با طرح چند سؤال نشان میدهیم که چگونه میتوان به بررسی هر یک از این عناصر در سازمان پرداخت.
ـ Strategy (استراتژی):
- استراتژی سازمان به دنبال تحقق چه چیزی است؟
- سازمان چگونه از منابع و تواناییهای خود برای تحقق آن بهره میبرد؟
- سازمان چه ویژگی متمایزی دارد؟
- شیوهی رقابت سازمان چیست؟
- سازمان چگونه خود را با شرایط متغییر بازار سازگار میکند؟
ـ Structure (ساختار):
- سازماندهی شرکت به چه شکل است؟
- ارتباطات کاری و نحوه گزارشدهی سازمان چگونه است؟ سلسله مراتبی؟ مسطح؟ یا …؟
- کارکنان چگونه خود را با استراتژی سازمان همسو و هماهنگ میکنند؟
- تصمیمها چگونه گرفته میشود؟ مبتنی بر تمرکز، توانمندسازی، تمرکززدایی یا رویکردهای دیگر هستند؟
- اطلاعات در سازمان از چه طریقی به اشتراک گذاشته میشوند (کانالهای رسمی، غیر رسمی)؟
ـ System (سیستم):
- سیستمهای فنی و تجاری اولیه که سازمان را هدایت میکنند چه هستند؟
- کنترل سیستم از چه طریقی انجام میشود؟
- پیشرفت و تکامل سیستم چگونه مورد بررسی قرار میگیرد؟
- تیمهای سازمانی از چه فرآیندها و قوانین داخلی برای ماندن در مسیر استفاده میکنند؟
ـ Shared values (ارزشهای مشترک):
- مأموریت سازمان چیست؟
- چه چشم اندازی برای رسیدن به آن در نظر دارید؟
- ارزشهای ایدهآل در مقایسه با ارزشهای واقعی چه هستند؟
- ارزشها در امور رومزمره چگونه عمل میکنند؟
- ارزشهای بنیادی و اساسی که سازمان بر اساس آنها بنا شده است چه هستند؟
ـ Style (سبک):
- سبک مدیریت و رهبری چگونه است و مدیر و رهبر چگونه عمل میکند؟
- کارکنان چه واکنشی در مقابل مدیریت و رهبری دارند؟
- عملکرد کارکنان رقابتی، مشارکتی یا همکاری است؟
- آیا تیمهای سازمان واقعاً تیم هستند یا تنها اسم تیم روی آنها است؟
- مدیریت و رهبر به چه رفتارها و وظایفی پاداش میدهند؟
ـ Staff (کارکنان):
- اندازه سازمان چقدر است؟
- نیازهای کارکنان چیست؟
- آیا شکافی میان قابلیتها و منابع مورد نیاز وجود دارد؟
- چه برنامهای برای پاسخ به این نیازها وجود دارد؟
ـ Skills (مهارتها):
- از چه مهارتهای برای ارائه محصولات و خدمات اصلی استفاده میشود؟ و آیا سازمان به اندازهی کافی دارای این مهارتها است؟
- آیا شکاف مهارتی وجود دارد؟
- سازمان به چه چیزی معروف است؟
- مهارتها چگونه ارزیابی میشوند و بهبود مییابند؟
- آیا کارکنان توانایی و مهارت لازم برای انجام وظایف خود را دارند؟
هر چند مدل هفت S مکنزی ممکن است ساده و کمی قدیمی به نظر برسد اما درک این نکته مهم است که هفت عنصر مکنزی در واقعیت بسیار پیچیدهتر هستند و باید اطلاعات زیادی را در مورد هر یک از آنها جمعآوری کنید تا بتوانید تصمیم درستی بگیرید. باید گفت که با وجود قدیمی بودن، به کمک این روش میتوانید بینش خوبی نسبت به کسب و کار خود پیدا کنید و متوجه شوید که آیا سازمان شما در حال حاضر عملکرد مؤثری دارد یا برای موفقیت لازم است تغییراتی را در آن لحاظ کنید.
” اگر به یافتن مسائل و حل آنها علاقه مند هستید حتما مقاله مسأله حل کن تا کامروا شوی را مطالعه کنید.”
مدل ۷S مکنزی و اهمیت آن در موفقیت سازمان
دیدگاهتان را بنویسید