بلاگ

طراحی استراتژی کسب و کار

طراحی استراتژی کسب و کار

 

استراتژی اولین S از هفت S مکنزی بود که در مقاله‌ی ۷s مکنزی تا حدی با آن آشنا شدیم. به کمک استراتژی است که می توانید مزیتی برای کسب و کار خود ایجاد کنید و در بازار رقابتی دوام آورید.

همانطور که پیشتر اشاره شد بهترین رویکرد در طراحی استراتژی کسب و کار این است که استراتژی‌ای بلند مدت طراحی کنید که با دیگر S ها هماهنگی داشته و همینطور ارتباط واضح و روشنی با اهداف و مقاصد سازمان داشته باشد.

استراژی چیست؟

هفت S مکنزی در دو دسته عناصر سخت و نرم قرار می‌گیرند که عناصر سخت نسبتاً به راحتی تعریف می‌شوند و مدیریت سازمان می‌تواند به طور مستقیم بر روی آن‌ها تأثیر بگذارد.

در حالی که عناصر نرم چندان محسوس نیستند و برای تعریف آن‌ها به زحمت بیشتری نیاز است. علاوه بر این عناصر نرم تحت تأثیر فرهنگ حاکم بر سازمان هستند. در این بین عنصر استراتژی کسب و کار در دسته‌ی عناصر سخت قرار دارد چرا که استراژی به راحتی قابل شناسایی تعریف بوده و مدیریت است که در مورد آن تصمیم می‌گیرد یا می‌تواند تغییری در آن ایجاد کند.

طراحی استراتژی کسب و کار

استراتژی یک سازمان را می‌توان از طریق مأموریت و چشم‌اندازی که برای آن سازمان طراحی شده است تعریف کرد. این موارد در برنامه‌ریزی استراتژیک یک سازمان قرار دارند.

برنامه‌ریزی استراتژیک چیست؟

سازمان چه مسیر و هدفی را در نظر دارد و چرا؟ پاسخ به این سؤال برنامه‌ریزی استراتژیک یک سازمان را مشخص می‌کند.

برنامه‌ریزی استراتژیک مسیر یک سازمان تعیین را می‌کند و به فرآیندهای تصمیم‌گیری مرتبط با این مسیر شفافیت می‌بخشد.

طراحی استراتژی کسب و کار

تمرکز برنامه‌ریزی استراتژیک بر تعیین، تخصیص و توزیع ابزار، سرمایه و افراد برای پیشبرد اهداف سازمان در مسیر مشخص شده است. تنها با پاسخ به یکی از سه سؤال زیر، شرکت می‌تواند به ایده‌ی روشنی در مورد استراتژی خود دست یابد:

  1. چه کار می‌کنیم؟
  2. برای چه کسانی این کار را انجام می‌دهیم؟
  3. برتری ما در چیست و چگونه می‌توانیم آن را تقویت کنیم؟

و اما ویژگی یک استراتژی خوب و کارآمد در یک سازمان چیست و چگونه می‌توان برنامه‌ریزی استراتژیک موفقی طراحی کرد.

یک استراتژی موفق چه مواردی را در برمی‌گیرد؟

برای اینکه استراتژی کسب و کار شما مؤثر واقع شود و موفقیت سازمان شما را به دنبال داشته باشد، لازم است موارد زیر را در نظر بگیرید:

  • بلند مدت بودن

بسیاری از سازمان‌ها برنامه‌ریزی استراتژیک را فرآیندی برای تعیین مسیر بلند مدت خود می‌دانند. این بازه زمانی می‌تواند از ۵ سال تا حتی ۲۰ سال متغییر باشد. 

این نکته‌ی مهم را فراموش نکنید که پیش از تعیین استراتژی خود ابتدا موقعیت فعلی سازمان خود را مشخص کنید و بعد تصمیم بگیرید که چگونه می‌توانید به شرایطی مطلوب برسید.

طراحی استراتژی کسب و کار

چنین رویکردی شما را به درک درستی از واقعیت حال حاضر سازمان می‌رساند و مسیر تحقق اهدافتان را مشخص‌تر می‌کند. برنامه‌ی استراتژیکی که طراحی می‌کنید دقیقاً همان چیزی است که شما را به سمت نتیجه‌ی مورد نظرتان سوق می‌دهد.

  • مأموریت و چشم‌انداز سازمان

برای سازمان خود چشم‌انداز و شرح مأموریت داشته باشید و از آن‌ها به عنوان مبنایی برای تدوین اهداف و مقاصد خود بهره ببرید. به خاطر بسپارید که مأموریت (Mission) و چشم‌انداز (Vision) یک سازمان یکی نبوده و تفاوت مشخصی میان این دو وجود دارد.

مأموریت یک سازمان دلیل و چرایی وجود یک سازمان و چگونگی بقای آن را تعریف می‌کند.

این مأموریت می‌تواند برای طولانی مدت یا کوتاه مدت (برای هر دوره و مقطعی از پیشرفت سازمانی) ترسیم شود. هدف از تعیین خط زمانی برای مأموریت پیگیری کردن اهداف سازمانی و تغییر آن‌ها در صورت لزوم است.

مأموریت سازمان می‌تواند به کارکنان کمک کند تا به تصویر روشنی از اهداف شرکت دست یابند که این اهداف باید هوشمند باشند به این معنی که دقیق، قابل اندازه‌گیری، قابل دستیابی و واقعی باشند.

و اما چشم‌اندازی که برای یک سازمان تعریف می‌شود آینده‌ی آن سازمان را مشخص می‌کند.

چشم‌انداز اهداف اساسی و خاصی را تعریف می‌کند که به کمک آن‌ها می‌توان چهارچوبی برای فرآیند تصمیم‌گیری در سازمان تعیین نمود.

  • ارزش‌های سازمان

ارزش‌های یک سازمان در واقع باورهایی است که با همه‌ی افراد سازمان به اشتراک گذاشته می‌شود. این ارزش‌ها فرهنگ یک سازمان و الویت‌های آن را می‌سازند.

پروسه‌ برنامه‌ریزی استراتژیک چگونه است؟

مأموریت را می‌توان به عنوان یک مفهوم اساسی برای دستیابی به چشم‌انداز در یک سازمان در نظر گرفت و چشم‌انداز باید با ارزش‌های اصلی سازمان مطابقت داشته باشد.

طراحی استراتژی کسب و کار

اما اینکه کدام یک باید ابتدا تعریف شود، اول مأموریت بعد چشم‌انداز یا باالعکس، بستگی به عوامل مختلفی دارد.

برای مثال در یک کسب و کار نوپا یا برای یک محصول جدید تعیین چشم‌انداز در الویت قرار دارد. اما در شرکتی قدیمی‌تر احتمالاً مأموریت و چشم‌انداز در یک سطح از اهمیت قرار دارند.

در تعیین برنامه‌ی استراتژیک بسیار مهم است که علاوه بر اهداف اساسی، وضعیت فعلی سازمان را هم در نظر داشته باشید.

ابزارهای برنامه‌ریزی استراتژیک چیست؟

ابزارهای برنامه‌ریزی استراتژیک تکنیک‌ها و مدل‌هایی هستند که رهبرها و مدیرهای کسب و کار به کار می‌برند تا وضعیت حال حاضر سازمان خود و اینکه در آینده قرار است در چه جایگاهی باشد و چه معیارها و ابتکارهایی را باید پیش گیرد تا به هدف مورد نظر خود برسد را تعیین کنند. از جمله رایج‌ترین این ابزارها می‌توان به مورد زیر اشاره کرد:

  • تجزیه و تحلیل SWOT ( نقاط قوت و نقاط ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها)
  • OKR (اهداف و نتایج کلیدی)
  • تجزیه و تحلیل PEST (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و فناوری)
  • تحلیل DESTEP (جنبه‌های جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، اکولوژیکی و ساسی)
  • تحلیل STEER (اجتماعی-فرهنگی، فناوری، اقتصادی، زیست محیطی و عوامل نظارتی)

مزیت رقابتی در استراتژی کسب و کار چیست؟

مزیت رقابتی تمام عواملی را در برمی‌گیرد که سازمان یا شرکت شما را از دیگر سازمان‌ها و شرکت‌های رقیب متمایز کرده و به شما برتری و مزیت می‌بخشد.

طراحی استراتژی کسب و کار

مزیت رقابتی به شما این امکان را می‌دهد که محصول یا خدمتی را به مخاطبان ارائه کنید که در رقابت با محصول و خدمات رقیبانتان برنده باشد. در نتیجه‌ی این اتفاق فروش و موفقیتتان بیشتر خواهد بود.

ساختار، هزینه، نام تجاری، کیفیت محصول ارائه شده، شبکه توزیع و … از جمله عواملی هستند که مزیت رقابتی شما را شکل می‌دهند.

طراحی استراتژی کسب و کار

به طور کل می‌توان مزیت رقابتی را در دو دسته مزیت‌های نسبی و مزیت‌های متمایز قرار داد:

  1. مزیت‌های نسبی: توانایی سازمان یا شرکت در تولید محصول یا ارائه‌ی خدمتی کارآمدتر که حاشیه‌ی سود بیشتری را به دنبل خواهد داشت.
  2. مزیت متمایز: محصول یا خدمت یک شرکت یا سازمان نسبت به محصول یا خدمت رقیب‌ها منحصر به فردتر باشد و از کیفیت بیشتری هم برخوردار باشد.

 

تعیین استراتژی اولین و مهمترین قدم در هفت S مکنزی است. این استراتژی قرار است به بقای شما در بازار کمک کند و با ایجاد و ارتقاء مزیت رقابتی شما را در مقابل رقیب‌هایتان پیروز کند.

همانطور که گفتیم یک برنامه‌ی استراتژیک خوب راهبردی است که به وضوح بیان شده باشد، بلند مدت باشد و با چشم‌انداز، مأموریت و ارزش‌های قوی تقویت شود.

اگر تا به حال قدمی برای تعیین یک استراتژی موفق برای کسب و کارتان بر نداشته‌اید، با سؤالات زیر کار خود را شروع کنید و سپس یک بار دیگر نگاهی به این مطلب داشته باشید:

  • استراتژی حال حاضر شما چیست؟
  • چطور قرار است به اهداف خود دست یابید؟
  • چطور با فشارها در بازار رقابتی مقابله می‌کنید؟
  • چه برخوردی در مواجه با تغییر درخواست‌های مشتری دارید؟

در انتها یادآور می‌شویم که به هیچوجه از اهمیت هماهنگی استراتژی را با دیگر عناصر مکنزی غافل نشوید. آنچه در هفت S مکنزی الویت دارد، هماهنگی، هماهنگی و هماهنگی است.

 

 

https://www.mindtools.com

https://www.toolshero.com/

https://pmvidya.com/blog

https://www.investopedia.com/

طراحی استراتژی کسب و کار

اشتراک گذاری:

دیدگاهتان را بنویسید