مسئله حل کن تا کامروا شوی (قسمت سوم)
آشنایی با حل مسئله:
خب چه خبر؟ آستینها را بالا زدید یا نه؟ یادم است که اینطور قرار شد که اگر تصمیم گرفتید یک زندگی هیجانانگیز رو به جلو و درحال توسعه را تجربه کنید بحثمان را با تضاد جلو ببریم و بگويیم تضاد چیست. همانطور که از اسمش معلوم است و دفعه قبل توضیح کوتاه داديم، بین اجزاي سیستم تضادی وجود دارد.
اما این تضاد چطور منجر به نوآوری میشود؟ بیایید از اینجا بحث را مرور کنیم: در اولین بخش بحثمان گفتیم که همه سیستمها برای تأمین یک کارکرد به وجود میآیند. انسان برای حفظ حیات تا دستیابی به رفاه بیشتر نیازهای متعددی را تجربه میکند و برای رفع هرکدام از آن نیازها سیستمی را طراحی میکند تا با تأمین کارکرد موردنظر و رفع آن نیاز، احساس آرامش بیشتری را تجربه کند. ما در قسمت قرار در رابطه با جزء تاثیرگذار در تضاد حل مسئله صحبت کنیم.
جزء تاثیر گذار:
در همه این سیستمها یک جزء بر جزء دیگر اثر میگذارد و کارکرد مطلوب را تأمین میکند. به جزئی که اثر میگذارد میگوییم (جزء اثرگذار یا تاثیرگذار) و به جزء دیگر میگوییم (جزء اثرپذیر). گاهی این دو جزء مستقیماً با هم در ارتباط هستند و گاهی یک جزء واسطه برای انتقال اثر جزء تأثیرپذیر در سیستم وجود دارد که به آن جزء کمکی میگویند. اما معمولاً اینطور است که هر جزء از سیستم تنها یک اثر ندارد.
هرجا که یک جزء در کنار اثر مطلوبی که بر جزء موردنظر دارد یک اثر مضر یا نامطلوب یا ناخواسته بر جزء دیگری از سیستم داشته باشد تضاد ایجاد میشود. گاهی هم اثر مطلوب یک جزء با اثر جزء دیگر در تضاد است.جزء تاثیرگذار در تضاد حل مسئله خیلی مهم است.
بیایید با یک مثال ذهنمان را شفافتر کنیم: داروها یک نوع سیستم هستند که مهمترین کارکردشان حذف کردن عامل بیماریزاست. دقت کردید چطور کارکرد را تعریف کردیم؟
جزء تاثیر گذار:
حذف کردن: فعل + عامل بیماریزا: اسم (این دارو اجزاء ً مختلفی دارد مثال یک بخش جزء اصلی است که دارو را در درون خودش دارد و یک بخش هم ماده پرکننده دارو است؛ یعنی یکپایه که جزء اصلی را حمل میکند و همچنين اجزاء دیگر.
همانطور که شما هم شنیدهاید داروها در کنار اثر مطلوبی که بهواسطه جزء اثرگذار، جز اصلی دارند اثرات مخرب دیگری هم دارند مثال مصرف داروهای ضد حساسیت در عین کنترل علائم حساسیت خطر ابتلا به پوکیاستخوان را افزایش میدهند.
یا داروهای کنترل قند خون در بیماران دیابتی باعث افزایش ابتلا به افسردگی میشوند. این دقیقاً همان تضاد است كه در بعضی موارد یک جزء در عین اثر مطلوبی که دارد اثر نامطلوبی هم دارد، گاهی هم اثر یک جزء با اثر جزء دیگر سیستم در تضاد است. به اولی تضاد فیزیکی و به دومی تضاد تکنیکی میگویند. معمولاً رفتاری که با یک تضاد انجام میشود سازش است. یعنی اینکه اثرات مخرب را در کنار اثرات مفید میپذیریم.
در واقع این سازش منجر به این میشود که ما اقدامی در جهت حل مسئلههای ناشی از این تضاد انجام ندهیم و همیشه درگیر هزینهها و خسارتهای ناشی از تضاد موجود باشیم.
این تضاد باعث میشود که ما کارکرد مطلوبمان را کامل به دست نیاوریم و مجبور باشیم بیش از میزان حقیقی از سیستم استفاده کنیم؛ بنابراین مجدداً درگیر مسئلههایی مانند استهلاک سیستم، هزینههای تعمیر و نگهداری و… باشیم. حالا ببینیم دانش triz چه پیشنهادی برای رفع این تضادها دارد؟
شناسایی پارامترها:
مثال در سیستمهای صنعتی اجزاء ویژگیهایی مثل وزن، چگالی و… دارند و یا در سیستمهای مدیریتی شما میتوانید ویژگیهایی مثل هزینه تحقیقات، مدتزمان تحقیقات و… را ببینید.
در سیستمهای انسانی مثل خانواده هم که اجزاء همگی انسان هستند شاید بهظاهر همة اجزاء از یک جنس باشند؛ اما حتماً موافقید که هرکدام ویژگیهای خاص خودشان را دارند از ویژگیهای جسمی مثل قدرت بدنی و قد و وزن و حساسیتها تا ویژگیهای روانی که افراد بهواسطه شخصیت، نوع فرهنگ، شرایط رشد و عادتهای روانیشان آنها را در خود دارند. بههرحال این ویژگیها در واقع مثل پارامترهایی میماند که تغییـر هرکدام باعث تغییـر در سیستم میشود.
مسئله حل کن تا کامروا شوی (قسمت سوم)
بنابرایــن شاید بتوان گفـت که در واقـع ایـن پارامترها هستند که باید تغییر کنند تا تضاد سیستم ازبین برود. پس بدین ترتیب ما در سیستم یک پارامتر بهبود یابنده داریم و یک پارامتر تضعیف شونده، که اول شناسایی این پارامترها مهم است و بعد حل کردن تضاد بین آنها. حتما یادتان هست که گفتیم آلتشولر، مبدع دانش تریز با مطالعه تعداد بسیار زیادی از پتنت های ثبت اختراع به این نتیجه رسید که کلیه اختراعات از مسیرهای مشخص و مشابهی بدست آمده اند.
یکی از یافته های مهم آلتشولر این بود که کلیه پارامترهای سیستم های صنعتی را میشود در ۳۹ پارامتر خالصه کرد بدین ترتیب کلیه تضادها حاصل تضاد بین دو پارامتر از این ۳۹ پارامتر هستند.
آزمون و خطا آلتشولر:
یکی دیگر از فعالیتهای مهم آلتشولر این بود که کلیه راهحلهای که برای رفع تضاد استفاده شده بود را بررسی کرد و به این نتیجه رسید که درست است که افراد مختلف در اقصینقاط جهان با آزمونوخطا، گاهی حتی با بیش از یک میلیون آزمایش، تضاد مسئله خود را حل کردهاند؛ اما میشود راهحلهای آنها را دستهبندی کرد و به یک سری اصول تکراری ثابت رسید. آلتشولر این اصول را ۴۰ اصل کلیدی خالقیت نام گذاشت. اما قدم مهم بعدی این بود که برای حل چه تضادهایی از چه راهحلهایی استفاده شده است.
آزمون و خطا آلتشولر:
او توانست با یک مطالعه دقیق آماری به یک جدول دست پیدا کند که بهوسیله آن جدول شما میتوانید تشخیص دهید که با استفاده از چه روشی به احتمال زیاد مسئله شما حل خواهد شد. شما این ۳۹ پارامتر را در دو قسمت در قالب پارامترهای بهبود یابنده و پارامترهای تضعیف شونده در اختیار دارید.
بعد از اینکه شما پارامترهایی که باعث تضاد شدهاند را شناسایی کردید و پارامترهای بهبود یابنده و تضعیف شونده را جدا کردید. میتوانید، شماره اصولی را که منجر به حل مسئله شما خواهند شد را پیدا کنید. و سپس با مراجعه به این اصول ایدههای خوبی برای رفع تضاد به دست آورید. البته ناگفته نماند که این اصول فقط برای رفع تضاد استفاده نمیشوند؛ بلکه همان گونه که از اسم آنها پیداست شما در امر نوآوری و خالقیت هر زمانی میتوانید از این اصول ایده بگیرید و راه کارهای جدید تولید کنید.
در شماره بعدی به این نکته خواهیم پرداخت که آیا همیشه رفع تضاد یک ضرورت است؟ و آیا در طراحی و تولید کلیه محصولاتی که ما مصرف میکنیم یک تضاد حل شده است؟ آیا توسعه زندگی، ایجاد تجربههای لذتبخش و هیجانانگیز و خالصه نوآوری این اندازه دردسر دارد؟ و آيا اینهمه چیزهایی که آلت شولر در فضای صنعت و مدیریت به دست آورده به درد زندگی روزمره ما هم خواهد خورد؟ شما چه فکر میکنید؟
برای مطالعه ادامه مقاله مسئله حل کن تا کامروا شوی (قسمت چهارم) بر روی لینک کلیک کنید.
دیدگاهتان را بنویسید