مسئله حل کن تا کامروا شوی (قسمت چهارم)

توسعه ی زندگی فردی:

حتما به یاد دارید که بحثمان را از حل مساله و توسعه ی زندگی فردی آغاز کردیم و گفتیم که نیازهای اساسی بشر در واقع مسائلی هستند که او با آن ها روبرو است و گاهی آنها را به صورت مشکل احساس می‌کند و حل این مشکلات میتواند یکی از راه های توسعه ی زندگی فردی باشد و ادامه دادیم که برای حل مسئله راه های مختلفی وجود دارد.

مثل استفاده از راه حل های قدیمی، حدس و خطا و… در مجموع دستیابی به یک راه حل نسبی به همراه همه ي هزینه های آن و یا مجهز شدن به دانش حل مساله و دستیابی به راه حل های خلاق و کم هزینه بعد شروع کردیم تا نمایی هرچند جزئی از دانش حل مساله را برای شما تصویر کنیم و همانطور که در این سه مقاله قبلی که همراه ما بودید ملاحظه کردید، یکی از مهمترین ابزارهای حل مساله را تعریف کارکرد به صورت یک فعل + یک اسم معرفی کردیم.

مسئله حل کن تا کامروا شوی (قسمت چهارم)

برای مثال کارکرد اتومبیل جابجا کردن انسان است و در گام بعد گفتیم که خالقانه ترین و بهترین راه حل آن است که سیستمی بتواند بدون هیچ هزینه و خسارتی کارکرد مورد نیاز ما را تامین کند، و این یعنی ایده آلی. دستیابی به ایده آل شاید غیرممکن به نظر برسد.

اما به هر حال جهت حرکت را مشخص می‌کند تا به سمت آن حرکت کرده و از بهبودهای جزیی در راه حل های موجود بپرهیزیم چرا که این روش که به آن بهبود کایزنی هم گفته میشود در آخر ما را به یک راه حل نوآورانه که منجر به نزدیک شدن به ایده آل بشویم نمیرساند.

مسئله حل کن تا کامروا شوی (قسمت چهارم)

رفع تضاد در مدیریت:

توسعه ی زندگی فردی

در نهایت دیدیم که نوآورانه ترین راه حل ها در عدم سازش با تضاد موجود در سیستم ها و حل‌کردن آنها نهفته است که برای حل آن هم استفاده از ماتریس تضاد و چهل اصل نوآوری را معرفی کردیم. در این شماره میخواهیم به این نکته بپردازیم که آیا ضرورت دارد که ما همیشه مشغول رفع تضادها باشیم تا مشکلاتمان حل شود؟ آیا همیشه مسائل ما در سطحی هستند که به راه حل های اینچنینی نیاز داشته باشند؟ مسائل را چگونه شناسایی و طبقه بندی کنیم؟ و در نهایت در این شماره میخواهیم به یک گام قبل از حل مساله در توسعه زندگی فردی بپردازیم.

آیا تا به حال نام دمینگ و چرخه ي معروفش را شنیدهاید؟ دانشمندان علوم مدیریت عصاره ی مفاهیم زیربنایی مدیریت را حداکثر در چهار عبارت خانه یا گام بیان می‌کنند. چرخ های PDCA همان چرخ هی دمینگ و یا به عبارت ی همان عصاره ی علوم مدیریت است. دمینگ این چرخه را برای مراحل تولید محصول ابداع کرده است و  ما میخواهیم از آن برای تولید کلیه راه حل ها استفاده کنیم.

طبق این چرخه ارائه ي هر راه حل چهار مرحله را طی خواهد کرد: ابتدا خوب تحقیق می‌کنیم تا نیاز حقیقی را به طور دقیق معلوم کنیم و بعد مطابق آن نیاز یک راه حل طراحی می‌کنیم، سپس آن را دقیق اجرا می‌کنیم. پس از آن دوباره راه حل ارائه شده را در شرایط اجرا خوب بررسی می‌کنیم تا میزان اثر بخشی آن را متوجه شويم یعنی راه حل ما چقدر توانسته مساله ما را حل کند؟

مسئله حل کن تا کامروا شوی (قسمت چهارم)

رفع تضاد در مدیریت:

سپس مجددا به بهینه کردن راه حل پرداخته و ایرادات قبلی را رفع می‌کنیم، راه حل جدیدی طراحی کرده و آن را اجرا می‌کنیم و این چرخه تا رسیدن دقیق به هدف ادامه پیدا می‌کند. این چرخه همان چرخه PDCA است. اما متاسفانه آمارها نشان میدهد که ما اغلب در این چرخه به صورت زیر عمل می‌کنیم.

یعنی در واقع ما فرصت، زمان و منابع اندکی را برای مطالعه و تحقیق جهت شفاف کردن صورت مساله صرف می‌کنیم سپس انرژی زیادی برای اجرا، میگذاریم، آنقدر که دیگر فرصتی برای بررسی و ارزیابی راه حل در حال اجرا نمیماند! و در نهایت مساله ي اصلی یک جایی خودش را به صورت یک مشکل جدی نشان میدهد که به ناچار انرژی ما از آن به بعد صرف فرونشاندن آتش خواهد شد!! طبیعی است که حل کردن مشکلات شرط اصلی بقا است و پس از حل مشکلات است که افراد، سازمان ها و یا کارخانه ها میتوانند حرف از توسعه بزنند.

اما آیا صرف کلیه هزینه ها و منابع در این موضوع این هدف را عملی می‌کند؟ پس چه زمانی باید به فرصت ها پرداخت؟ نیاز بشر به شناسایی فرصت ها موضوع تازه ای نیست و همیشه فرصت در کنار مساله تعریف ميشود. آیا میتوان مسائل را از دریچه ي فرصت نگریست؟ آیا تریز شناسایی فرصت هم می‌کند؟ هرچند که جمع کردن کلیه ابزارهای دانش تریز در ۴ خانه کار بسیار دشواری است اما تریز هم مشابه چرخه ي دمینگ ماتریس مساله-فرصت را ارائه می‌کند.

رفع تضاد در مدیریت:

فرصت به دنبال ارائه فضایی بسیار گسترده تر برای درک موقعیت سازمان ها و جلوه نمایی ایشان در بازار است. معمولا اولین خانه ای که مورد توجه قرار میگیرد خانه ي مساله ي آینده دور است. با این رویکرد که بتوانیم با تحلیل مسائل آیندهي خود از بروز آنها پیشگیری کنیم. در این صورت میتوانیم از منابع خود جهت توسعه ي سیستم بهره بریم.

اما هنوز حوزه های بیشتری باقی است و موفقیت با کسانی است که حوزه ي دید خود را وسیعتر نموده و با رویکردی برونگرا به اطراف سیستم خود نظر می‌کنند. فرصت ها در حوزهای فراتر از سیستم خودی نهفته است؟

  • مزیتی از سیستم خودی که برتر از دیگران است و میتوان آنها را صادر کرد.
  • مزیتی از دیگر سیستم ها که برتر از سیستم خودی است و میتوان آن را وارد کرد. همه ي ما حالت اول را به عنوان فرصت میشناسیم و از آن استقبال می‌کنیم اما متاسفانه حالت دوم را تحت عنوان تهدید میشناسند.

 

تحقق توسعه ی زندگی فردی:

توصیه ي triz تغییر زاویه ي دید است. زمانی که ما به موضوعی در درون سیستم خودمان تمرکز و توجه داریم و به آن مشغول شده ایم در واقع با مسائل درگیر هستیم. حال این مسائل یا مربوط به زمان حال هستند که در واقع مشکلاتی هستند. که ما با آنها دست به گربیان شده ایم یا مربوط به آینده سیستم هستند و ما سعی در پیش گیری از آنها داریم. که در نهایت حداکثر دستاورد ما سیستمی است که خوب کار می‌کند و نه اینکه در حال رشد و توسعه است.

اما زمانی که زاویه ي دیدمان را کمی باز تر می‌کنیم و به جهان پیرامون و موقعیت های خارج از سیستم. خود هم توجه می‌کنیم و چه از باب اینکه چه امکاناتی در سیستم خودی داریم که در بیرون به آن نیاز است و چه از باب منابعی که از بیرون میتوان جهت رفع مشکلات درون سیستم استفاده کرد، هر نگاه به بیرون در واقع جستجوی فرصت هاست. برای مثال اگر چفت و بست های یک سیستم خورده شده و تحلیل میرود، سیستم با یک مساله روبروست. اگر سیستم دارای چفت وبست هایی بود که اصلا خورده نمیشد سیستم با یک فرصت روبه رو بود.

تحقق توسعه ی زندگی فردی:

اما حال میخواهیم با مطرح نمودن یک پرسش مساله را به فرصت تبدیل کنیم! با کمی دقت و شهامت میتوان بسیاری از مسائل را به فرصت تبدیل کرد و این کاری است که در حقیقت باید انجام دهیم. زمانی گذشتگان ما بر سر مزارع و مراتع می نشستند و منتظر میشدند. تا اگر مشکلی پیش آمد آن را حل کنند و برای حل مشکلات هم از روش های تجربه شده موجود استفاده می‌کردند.

اما در دنیای مدیریت کسب و کار و زندگی امروز دیگر حتی پیشبینی مشکلات و آماده شدن برای رویارویی با آنها و یا پیش گیری از وقوع شان نمیتواند موفقیت ما را تضمین کند. آنچه که بیش تر به کار ما خواهد آمد شناسایی فرصت ها و از آن مهمتر تبدیل مسائل به فرصت هاست.

دوره تکنیک های حل مسأله

مسئله حل کن تا کامروا شوی (قسمت چهارم)

اشتراک گذاری:

دیدگاهتان را بنویسید